یادگیری «زبان دوم» درک ما را از جهان تغییر می‌دهد

بر اساس مطالعه‌ای جدید، دو زبانه بودن، تفکر ما را منعطف‌تر می‌کند و این گونه نحوه نگرش ما را به جهان تغییر می‌دهد.

دو زبانه بودن

نتایج مطالعه‌ای جدید که در نشریه‌ی «علم روانشناسی» (Psychological Science) منتشر شده است تصریح می‌کند که آلمانی زبان‌ها بیشتر بر روی مقصد تمرکز می‌کنند و انگلیسی زبان‌ها بر روی مسیر. به این ترتیب، دو زبانه‌هایی که همزمان به دو زبان آلمانی و انگلیسی تسلط دارند، می‌توانند – با توجه به موقعیت – یکی از این دو استراتژی را انتخاب کنند.

bilingue

زبان مادری‌مان می‌تواند بر نگرش ما به جهان اثر بگذارد

نشریه «علم» (Science) توضیح می‌دهد که از دهه ۴۰ میلادی، دانشمندان علوم شناختی تلاش می‌کنند تا دریابند که چگونه زبان مادری بر جهان‌بینی ما تأثیر می‌گذارد. بر اساس تحقیقی منتشر شده در سال ۲۰۰۷ و در «PNAS» این نتیجه به دست آمده که روس زبان‌ها نسبت به انگلیسی زبان‌ها سریع‌تر می‌توانند تفاوت‌های جزئی رنگ آبی را تشخیص دهند.

همچنین، افرادی که ژاپنی صحبت می‌کنند گرایش به دسته‌بندی اشیاء بر اساس نوع موادشان دارند؛ در حالی که کره‌ای زبان‌ها به اشیایی توجه ویژه می‌کنند که در داخل یکدیگر قرار می گیرند و با هم هماهنگی دارند. اما افراد دو زبانه‌ها چطور؟

برای پاسخ به این سؤال، یک تیم بریتانیایی مطالعه‌ای بر روی ۶۰ نفر انجام داده است : ۳۰ نفر آنها زبان مادری‌شان انگلیسی یا آلمانی است و ۳۰ نفر دیگر دو زبانه (هم انگلیسی و هم آلمانی) هستند. پانوس آتاناسوپولوس، زبان-روانشناس از دانشگاه لنکستر در بریتانیا می‌گوید: «به‌جای اینکه درصدد آن باشیم که بفهمیم آیا دو نفر که به زبان‌های مادری متفاوت صحبت می‌کنند، دو روش برای «درک جهان» دارند یا خیر، ما به این فکر کردیم که آیا دو روش متفاوت برای «درک جهان» می‌تواند در یک فرد واحد وجود داشته باشد.»

گرامر و دستور زبان

محققین در زمان توصیف وقایع، به طور خاص به تفاوتی اساسی میان زبان انگلیسی و آلمانی توجه نشان دادند. زبان انگلیسی، ابزارهای دستوری‌ای دارد که امکان موقعیت‌یابی کنش‌ها را در زمان ایجاد می‌کند. به عنوان مثال:

I was sailing to Bermuda and I saw Elvis.

در حال دریانوردی به سمت (جزیره) برمودا بودم و الویس را دیدم.

و این جمله متفاوت است با:

I sailed to Bermuda and I saw Elvis.

به سمت (جزیره) برمودا دریانوردی کردم و الویس را دیدم.

در حالی که زبان آلمانی امکان بیان این تفاوت را ندارد. در نتیجه، آلمانی زبان‌ها سعی در متمایز کردن ابتدا، میانه و انتهای یک واقعه را دارند؛ در صورتی که انگلیسی زبان‌ها بر روی خود کنش متمرکز می‌شوند. مثلاً اگر یک آلمانی زبان‌ و انگلیسی زبان‌ با هم شاهد یک صحنه باشند، آلمانی زبان‌ خواهد گفت: «مردی خانه را ترک می‌کند و به سمت فروشگاه می‌رود.» در حالی که برای توصیف همین صحنه، انگلیسی زبان‌ به سادگی می‌گوید: « مردی راه می‌رود.»

bilingue 2

تأثیر موقعیت جغرافیایی

با این حال، محققان توضیح می‌دهند که این تفاوت زبانی بر نحوه مشاهده رویدادها توسط گویندگان دو زبان تأثیر می‌گذارد. برای رسیدن به این نتیجه، آن‌ها از ۶۰ شرکت‌کننده در مطالعه خواستند مجموعه‌ای از کلیپ‌های ویدیوئی را تماشا کنند که نشان می‌دهد مردم در حال راه رفتن، دوچرخه‌سواری، دویدن یا حتی رانندگی هستند. در هر مجموعه، محققان از افراد می‌خواستند قضاوت کنند که آیا صحنه‌ای با هدف «غیر مستقیم» (مثلاً زنی در خیابان راه می‌رود و سپس به سمت یک ماشین پارک شده می‌رود) شبیه صحنه دیگری است که هدفی مشخص دارد (مثلاً زنی وارد ساختمانی می‌شود). نتیجه این بود که به طور متوسط ۴۰٪ آلمانی زبان‌ها صحنه‌ای با هدف «غیر مستقیم» را به صحنه‌ای با هدف مشخص مرتبط می‌کردند؛ در حالی که این اتفاق فقط برای ۲۵٪ انگلیسی زبان‌ها می‌افتاد. این تفاوت در حقیقت این واقعیت را برجسته می‌کند که آلمانی زبانان بیشتر بر نتیجه کنش ها تمرکز می‌کنند در صورتی که انگلیسی زبانان بیشتر به خود کنش توجه دارند.

در مورد دو زبانه‌ها (که به دو زبان مثلاً می‌توانند ویدئوها را ببینند)، به نظر می‌رسد بسته به جایی که هستند، می‌توانند دیدگاه خود را تغییر دهند. در واقع، ۱۵ آلمانی که به زبان انگلیسی مسلط بودند، رفتاری مشابه با هموطنان خود در کشور خود داشتند. اما همین گروه زمانی که آزمایش در انگلستان انجام شد مانند انگلیسی‌ها رفتار کردند. آیا این صرفاً یک تأثیر فرهنگی ساده است؟ برای تأیید این موضوع، محققان همین آزمایش را بر روی گروه دیگری متشکل از ۳۰ نفر دو زبانه آلمانی-انگلیسی انجام دادند. با این تفاوت که زبان ویدئوها در حین پخش عوض می‌شد.

حکم نهایی

verdict

هنگامی که شرکت کنندگان دو زبانه، زبان انگلیسی را شنیدند، آزمایش را مانند اکثر انگلیسی‌ها انجام دادند و بالعکس. به زعم دانشمندان، این نتایج نشان می‌دهد که زبان دومی که توسط یک فرد دوزبانه صحبت می‌شود می‌تواند نقش مهمی در توسعه ادراک ناخودآگاه ایفا کند. به گفته آنها، نتیجه‌گیری آنها می‌تواند برای همه دو زبانه‌ها (و نه فقط کسانی که انگلیسی و آلمانی صحبت می‌کنند) معتبر باشد. پانوس آتاناسوپولوس توضیح می‌دهد: “با صحبت کردن به زبانی دیگر، شما یک دید جایگزین از جهان دارید. می‌توانید موسیقی را از یک بلندگو یا از هر دو بلندگو و به صورت استریو گوش دهید… این موضوع در مورد زبان نیز یکسان است.”

منبع: سایت علوم و آینده
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله

مقالات مرتبط دیگر

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

فهرست مطالب

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x