۶ ترانه‌ نوستالژیک و رُمانتیک فرانسوی – بخش دوم

به‌علت استقبال دوستان از قسمت اول «ترانه‌های خاطره‌انگیز و قدیمی فرانسه» که با نام «۵ ترانه‌ قدیمی، خاطره‌انگیز و رمانتیک فرانسوی» منتشر شد، قصد دارم تا بخش دوم گلچین قشنگ‌ترین، عاشقانه‌ترین و خاطره‌انگیزترین آهنگ‌ها و ترانه‌های فرانسوی را با شما عزیزان به اشتراک بگذارم. ملودی‌های انتخابی، ترانه‌هایی اصولا قدیمی و نوستالژیک هستند.

برای هر موسیقی، علاوه بر فایل صوتی کیفیت بالا (به صورت mp3 برای دانلود)، متن ترانه (lyric / parole) و توضیحی مختصر راجع به اثر و خواننده ملودی خواهم گذاشت.

در صورت استقبال، گلچین‌های بعدی را نیز تهیه خواهم کرد.

با پدرم صحبت کنم (Parler à mon père)

Parler à mon père به فارسی یعنی «با پدرم صحبت کنم». این آهنگ فرانسوی، توسط خواننده کانادایی سلین دیون در سال ۲۰۱۲ منتشر شد. این آهنگ یک ترانه پاپ است که به پدر دیون ادای احترام می‌کند که در سال ۲۰۰۳ درگذشت. متن آهنگ بیان می‌کند که دیون چقدر دوست دارد با پدرش صحبت کند، رؤیاها و سفرهایش را با او به اشتراک بگذارد و ردّ پایش را در خاطراتش بیابد. این آهنگ توسط منتقدان و طرفداران به خوبی استقبال شد و در فرانسه، بلژیک، سوئیس و کبک موفق‌های زیادی کسب کرد.

ویدیوی موسیقی آهنگ، که توسط تییری ورژن کارگردانی شد، نشان می‌دهد که دیون در یک جنگل قدم می‌زند، که در آن تصاویری از پدرش و کودکی‌اش را می‌بیند.

Céline Dion

معرفی «سلین دیون»: خواننده «با پدرم صحبت کنم»

Céline Dion یک خوانندهٔ کانادایی است که به خاطر صدای قدرتمند و ماهرانه‌اش مشهور است. او در سبک‌های مختلفی مانند پاپ، راک، آراندبی، گاسپل و کلاسیک خوانده است. او بیشتر به زبان‌های انگلیسی و فرانسوی خوانده است، اما به زبان‌های دیگری هم مسلط است. او برندهٔ جایزه یوروویژن سال ۱۹۸۸ بود و با ترانه «قلب من ادامه خواهد داد»، موسیقی متن فیلم تایتانیک، شهرت جهانی پیدا کرد. او بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه از آلبوم‌های خود را در سراسر دنیا فروخته است و یکی از موفق‌ترین خوانندگان تاریخ موسیقی است.

دانلود آهنگ Parler à mon père

24394 5 music photos

متن ترانه Parler à mon père به دو زبان فارسی و فرانسه

دوست دارم زمان را فراموش کنم
برای یک آه، برای یک لحظه
استراحتی بعد از مسابقه
و بروم به جایی که قلبم مرا هدایت می‌کند،
دوست دارم ردپایم را پیدا کنم
زندگی من کجاست، جای من کجاست؟
و طلای گذشته‌ام را
در باغ مخفی خود گرم نگه دارم

دوست دارم از اقیانوس عبور کنم
پرواز یک مرغ دریایی را ببینم
به هر آنچه دیده‌ام فکر کنم
یا به سوی ناشناخته‌ها بروم
دوست دارم به ماه برسم
دوست دارم حتی زمین را نجات دهم
اما مهمتر از همه
دوست دارم با پدرم صحبت کنم
با پدرم صحبت کنم

دوست دارم قایقی انتخاب کنم
نه بزرگ‌ترین و نه زیباترین
آن را پر خواهم کرد از تصاویر
و عطر سفرهایم
دوست دارم توقف کنم تا بنشینم
و در عمق حافظه‌ام بیابم
صدای کسانی را که به من آموختند
که رؤیای ممنوعه‌ای وجود ندارد

دوست دارم پیدا کنم رنگ‌هایِ
نقاشی‌هایی را که در قلبم دارم
و آن دکور عالی و معرکه
جایی که تو را می‌بینم و به خودم اطمینان می‌دهم
دوست دارم به ماه برسم
دوست دارم حتی زمین را نجات دهم
اما مهمتر از همه
دوست دارم با پدرم صحبت کنم
با پدرم صحبت کنم

دوست دارم زمان را فراموش کنم
برای یک آه، برای یک لحظه
استراحتی بعد از مسابقه
و بروم به جایی که قلبم مرا هدایت می‌کند،
دوست دارم ردپایم را پیدا کنم
زندگی من کجاست، جای من کجاست؟
و طلای گذشته‌ام را
در باغ مخفی خود گرم نگه دارم

دوست دارم با تو رهسپار شوم،
دوست دارم با تو رؤیاپردازی کنم،
همیشه به دنبال دست نیافتنی‌ها باشم،
همیشه به غیرممکن‌ها امیدوار باشم،
دوست دارم ماه را به دست بیاورم
و چرا زمین را نجات ندهم
اما مهمتر از همه
دوست دارم با پدرم صحبت کنم
با پدرم صحبت کنم
من دوست دارم با پدرم صحبت کنم
با پدرم صحبت کنم

Je voudrais oublier le temps
Pour un soupir, pour un instant
Une parenthèse après la course
Et partir où mon cœur me pousse
Je voudrais retrouver mes traces
Où est ma vie, où est ma place?
Et garder l’or de mon passé
Au chaud dans mon jardin secret

Je voudrais passer l’océan
Croiser le vol d’un goéland
Penser à tout ce que j’ai vu
Ou bien aller vers l’inconnu
Je voudrais décrocher la lune
Je voudrais même sauver la Terre
Mais avant tout
Je voudrais parler à mon père
Parler à mon père

Je voudrais choisir un bateau
Pas le plus grand ni le plus beau
Je le remplirai des images
Et des parfums de mes voyages
Je voudrais freiner pour m’asseoir
Trouver au creux de ma mémoire
Les voix de ceux qui m’ont appris
Qu’il n’y a pas de rêve interdit

Je voudrais trouver les couleurs
Du tableaux que j’ai dans le cœur
De ce décor aux lignes pures
Où je vous vois et me rassure
Je voudrais décrocher la lune
Je voudrais même sauver la Terre
Mais avant tout
Je voudrais parler à mon père
Parler à mon père

Je voudrais oublier le temps
Pour un soupir, pour un instant
Une parenthèse après la course
Et partir où mon cœur me pousse
Je voudrais retrouver mes traces
Où est ma vie, où est ma place?
Et garder l’or de mon passé
Au chaud dans mon jardin secret

Je voudrais partir avec toi
Je voudrais rêver avec toi
Toujours chercher l’inaccessible
Toujours espérer l’impossible
Je voudrais décrocher la lune
Et pourquoi pas sauver la Terre
Mais avant tout
Je voudrais parler à mon père
Parler à mon père
Je voudrais parler à mon père
Parler à mon père

برف می‌بارد (Tombe la neige)

Tombe la neige به فارسی یعنی «داره برف میاد». این آهنگ فرانسوی توسط خواننده بلژیکی-ایتالیایی سالواتور آدامو در سال ۱۹۶۳ منتشر شد. این آهنگ یک ترانه عاشقانه است که در آن آدامو از غم و انتظار عشقش می‌خواند که در شب برفی نیامده است. این ترانه یکی از مشهورترین آهنگ‌های آدامو است که در بسیاری از کشورها موفقیتی به‌دست آورد و توسط خوانندگان مختلفی بازخوانی شد.

ویدیوی موسیقی آهنگ، که توسط جان کریستوف آورتون کارگردانی شد، نشان می‌دهد که آدامو در خیابان‌های پاریس قدم می‌زند و به دنبال عشقش می‌گردد.

Salvatore Adamo

معرفی «سالواتور آدامو»: خواننده «برف می‌بارد»

Salvatore Adamo موسیقیدان، خواننده و آهنگساز بلژیکی-ایتالیایی است که برای ترانه‌های عاشقانه‌اش معروف است. آدامو در سال ۱۹۴۳ در کومیزو، سیسیل، ایتالیا به دنیا آمد و از سن سه سالگی در بلژیک زندگی کرد. او دو تابعیت بلژیکی و ایتالیایی دارد. اکثر آثار آدامو به زبان فرانسه است، اما برخی از آنها را به زبان‌های آلمانی، ایتالیایی و اسپانیایی هم خوانده است. موفقیت تجاری آدامو بیشتر در دهه‌های شصت و هفتاد میلادی بود، به خصوص در اروپا و آمریکای لاتین. برخی از مشهورترین آهنگ‌های او عبارتند از: Tombe la neige, Inch’Allah, La nuit, Vous permettez monsieur, et cetera. فروش کلی آثار آدامو به بیش از ۱۰۰ میلیون نسخه رسیده است.

دانلود آهنگ Tombe la neige

24394 5 music photos

متن ترانه Tombe la neige به دو زبان فارسی و فرانسه

برف می‌بارد
امشب نخواهی آمد
برف می‌بارد
و دلم سیاه‌پوش شده است
این موکب ابریشمی
همه در اشک‌های سفید
پرنده روی شاخه
طلسم گریه می‌کند
امشب نخواهی آمد
ناامیدی‌ام بر سرم فریاد می‌زند
اما برف در حال باریدن است
و احساسش را بروز نمی‌دهد
برف می‌بارد
امشب نخواهی آمد
برف می‌بارد
همه چیز از ناامیدی سفید است
یقینِ غم‌انگیز
سرما و نبودن
این سکوت نفرت‌انگیز
تنهاییِ سفید
امشب نخواهی آمد
ناامیدی‌ام بر سرم فریاد می‌زند
اما برف در حال باریدن است
و احساسش را بروز نمی‌دهد
اما برف در حال باریدن است
و احساسش را بروز نمی‌دهد

Tombe la neige
Tu ne viendras pas ce soir
Tombe la neige
Et mon cœur s’habille de noir
Ce soyeux cortège
Tout en larmes blanches
L’oiseau sur la branche
Pleure le sortilège
Tu ne viendras pas ce soir
Me crie mon désespoir
Mais tombe la neige
Impassible manège
Tombe la neige
Tu ne viendras pas ce soir
Tombe la neige
Tout est blanc de désespoir
Triste certitude
Le froid et l’absence
Cet odieux silence
Blanche solitude
Tu ne viendras pas ce soir
Me crie mon désespoir
Mais tombe la neige
Impassible manège
Mais tombe la neige
Impassible manège

نه، از هیچ چیز پشیمان نیستم (Non, je ne regrette rien)

je ne regrette rien به فارسی یعنی «نه، از هیچ چیز پشیمان نیستم». این یک ترانه فرانسوی است که توسط شارل دومو ساخته و توسط میشل وکر ترانه‌سرایی شده است. این ترانه در سال ۱۹۵۶ با صدای ادیت پیاف ضبط و منتشر شد. این ترانه یک ترانه عاشقانه است که در آن پیاف از عشقش می‌خواند که در شب برفی نیامده است. این ترانه به مدت هفت هفته در صدر جدول ترانه‌های فرانسه قرار داشت و توسط خوانندگان مختلفی بازخوانی شد.

این ترانه در فیلم‌ها و سریال‌های مختلفی همچون تلقین، رؤیابین‌ها، ماد من و شرلی استفاده شده است.

Édith Piaf

معرفی «ادیت پیاف»: خواننده «نه، از هیچ چیز پشیمان نیستم»

Édith Piaf خواننده و ترانه‌سرای فرانسوی بود که برای آهنگ‌های کاباره‌ای و شانسون معروف است. او به عنوان بزرگترین خواننده محبوب فرانسه و یکی از پرآوازه‌ترین هنرمندان قرن بیستم شناخته می‌شود.

او در سال ۱۹۱۵ در پاریس زاده شد و از کودکی در خیابان‌ها و سیرک‌ها خواند. او در سال ۱۹۳۵ توسط یک کاباره‌دار کشف شد و نام هنری گنجشک کوچولو (La Môme Piaf) را گرفت. او با خواندن آهنگ‌های عاشقانه و واقع‌گرایانه، مخصوصاً «زندگی به رنگ صورتی» (La vie en rose) و «نه، از هیچ چیز پشیمان نیستم» (Non, je ne regrette rien)، شهرت جهانی پیدا کرد. او همچنین با هنرمندان مشهوری مانند شارل آزناوور، ژان کوکتو و موریس شوالیه همکاری کرد. او در سال ۱۹۶۳ در سن ۴۷ سالگی درگذشت و در گورستان پرلاشز دفن شد.

دانلود آهنگ Non, je ne regrette rien

24394 5 music photos

متن ترانه Non, je ne regrette rien به دو زبان فارسی و فرانسه

نه ابداً هیچ چیز
نه از هیچ چیز پشیمان نیستم
نه آن خوبی که در حق من شد
نه آن بدی
همه‌ی اینها برایم یکسان است
نه ابداً هیچ چیز
نه از هیچ چیز پشیمان نیستم
تاوانش داده شده، برچیده شده، فراموش شده
من به گذشته اهمیت نمی‌دهم

با خاطراتم
آتش را روشن کردم
غم‌هایم، لذت‌هایم
من دیگر به آنها نیازی ندارم
عشق‌ها را جارو کردم
با لرزش‌هایشان
برای همیشه جارو شد
برمی‌گردم به نقطه صفر

نه ابداً هیچ چیز
نه از هیچ چیز پشیمان نیستم
نه آن خوبی که در حق من شد
نه آن بدی
همه‌ی اینها برایم یکسان است
نه ابداً هیچ چیز
نه از هیچ چیز پشیمان نیستم
چون زندگی‌ام
چون شادی‌هایم
امروز
با تو شروع می‌شود

Non, rien de rien
Non, je ne regrette rien
Ni le bien qu’on m’a fait
Ni le mal
Tout ça m’est bien égal
Non, rien de rien
Non, je ne regrette rien
C’est payé, balayé, oublié
Je me fous du passé

Avec mes souvenirs
J’ai allumé le feu
Mes chagrins, mes plaisirs
Je n’ai plus besoin d’eux
Balayé les amours
Avec leurs trémolos
Balayé pour toujours
Je repars à zéro

Non, rien de rien
Non, je ne regrette rien
Ni le bien qu’on m’a fait
Ni le mal
Tout ça m’est bien égal
Non, rien de rien
Non, je ne regrette rien
Car ma vie
Car mes joies
Aujourd’hui
Ça commence avec toi

مثلِ تو (Comme toi)

comme toi به فارسی یعنی «مثل تو». این ترانه فرانسوی توسط خواننده و ترانه‌سرا ژان-ژاک گلدمن در سال ۱۹۸۲ منتشر شد. این ترانه داستان یک دختر یهودی به نام سارا را روایت می‌کند که در جنگ جهانی دوم کشته شد. گلدمن با تشبیه زندگی ساده و شاد سارا به زندگی یک دختر دیگر، به بی‌عدالتی و وحشت‌آفرینی نازی‌ها انتقاد می‌کند.

این ترانه یکی از مشهورترین و محبوب‌ترین آهنگ‌های گلدمن است که در بسیاری از کشورها موفق شد و توسط خوانندگان مختلفی بازخوانی شد.

ویدیوی موسیقی آهنگ، که توسط ژان-کریستوف آورتون کارگردانی شد، نشان می‌دهد که گلدمن در یک موزه یهودی قدم می‌زند و عکس‌های سارا را می‌بیند.

Jean-Jacques Goldman

معرفی «ژان-ژاک گلدمن»: خواننده «مثلِ تو»

Jean-Jacques Goldman خواننده و ترانه‌سرایی فرانسوی است که آهنگ‌هایش در جهان فرانکوفون بسیار محبوب هستند. او از سال ۱۹۷۵ میلادی تاکنون فعالیت موسیقی داشته و در سبک‌های پاپ راک، راک، پراگرسیو راک و موج نو خوانده است. او همچنین برنده جایزه گرمی شده و دومین هنرمند پرفروش فرانسوی پس از جانی هالیدی است.

دانلود آهنگ Comme toi

24394 5 music photos

متن ترانه Comme toi به دو زبان فارسی و فرانسه

چشمان روشن و لباسی مخملی داشت
در کنار مادر و خانواده‌اش
او در زیر آفتاب ملایمِ پایان روز کمی سربه‌هوا
آرام گرفته است

عکس خوب نیست اما می‌توان دید
خوشبختی و ملایمتِ غروب را
او عاشق موسیقی بود، به خصوص شومان
و سپس موتزارت

مثل تو
مثل تو، مثل تو، مثل تو
مثل تو
مثل تو، مثل تو، مثل تو
مثل تو که آرام به او نگاه می‌کنم
مثل تو که می‌خوابی و رؤیا می‌بینی، مثل تو
مثل تو، مثل تو، مثل تو

او به مدرسه‌ی روستای پایین می‌رفت
او از کتاب‌ها می‌آموخت، قوانین را یاد می‌گرفت
او در مورد قورباغه‌ها و شاهزاده خانم‌هایی آواز می‌خواند
که در جنگل می‌خوابند

او عاشق عروسکش بود، او عاشق دوستانش بود
مخصوصاً روت و آنا و مخصوصاً جرمی
و شاید روزی در ورشو ازدواج کنند

مثل تو
مثل تو، مثل تو، مثل تو
مثل تو
مثل تو، مثل تو، مثل تو
مثل تو که آرام به او نگاه می‌کنم
مثل تو که می‌خوابی و رؤیا می‌بینی، مثل تو
مثل تو، مثل تو، مثل تو

اسمش سارا بود، هشت سالش نبود.
زندگی‌اش شیرین و رؤیایی با ابرهای سفید بود
اما دیگران تصمیم دیگری برایش گرفته بودند

او چشمان روشن تو را داشت و همسن تو بود
او یک دختر کوچک، بی‌دردسر و بسیار عاقل بود.
اما او مثل تو به دنیا نیامده بود
اینجا و الان

مثل تو
مثل تو، مثل تو، مثل تو
مثل تو
مثل تو، مثل تو، مثل تو
مثل تو که آرام به او نگاه می‌کنم
مثل تو که می‌خوابی و رؤیا می‌بینی، مثل تو
مثل تو، مثل تو، مثل تو
مثل تو
مثل تو، مثل تو، مثل تو

Elle avait les yeux clairs et la robe en velours
À côté de sa mère et la famille autour
Elle pose un peu distraite au doux soleil
De la fin du jour

La photo n’est pas bonne mais l’on peut y voir
Le bonheur en personne et la douceur d’un soir
Elle aimait la musique, surtout Schumann
Et puis Mozart

Comme toi
Comme toi, comme toi, comme toi
Comme toi
Comme toi, comme toi, comme toi
Comme toi que je regarde tout bas
Comme toi qui dort en rêvant à quoi, comme toi
Comme toi, comme toi, comme toi

Elle allait à l’école au village d’en bas
Elle apprenait les livres, elle apprenait les lois
Elle chantait les grenouilles et les princesses
Qui dorment au bois

Elle aimait sa poupée, elle aimait ses amis
Surtout Ruth et Anna et surtout Jérémie
Et ils se marieraient un jour peut-être à Varsovie

Comme toi
Comme toi, comme toi, comme toi
Comme toi
Comme toi, comme toi, comme toi
Comme toi que je regarde tout bas
Comme toi qui dort en rêvant à quoi, comme toi
Comme toi, comme toi, comme toi

Elle s’appelait Sarah elle n’avait pas huit ans
Sa vie, c’était douceur, rêves et nuages blancs
Mais d’autres gens en avaient décidé autrement

Elle avait tes yeux clairs et elle avait ton âge
C’était une petite fille sans histoire et très sage
Mais elle n’est pas née comme toi
Ici et maintenant

Comme toi
Comme toi, comme toi, comme toi
Comme toi
Comme toi, comme toi, comme toi
Comme toi que je regarde tout bas
Comme toi qui dort en rêvant à quoi, comme toi
Comme toi, comme toi, comme toi
Comme toi
Comme toi, comme toi, comme toi

حرفِ… حرف (Paroles… paroles)

Paroles… paroles به فارسی یعنی «حرفِ… حرف». این ترانه فرانسوی توسط میشل مال و جو داسن در سال ۱۹۶۶ ساخته و توسط آلن دلون (Alain Delon) و دالیدا در سال ۱۹۷۲ خوانده شد. این ترانه یک دیالوگ بین یک زن و یک مرد است که در آن زن از حرف‌های بی‌معنی و دروغین مرد شکایت می‌کند و مرد سعی می‌کند با تعریف‌های شیرین او را متقاعد کند.

این ترانه یکی از مشهورترین و محبوب‌ترین آهنگ‌های دالیدا است که در بسیاری از کشورها موفق شد و توسط خوانندگان مختلفی بازخوانی شد.

ویدیوی موسیقی آهنگ، که توسط ژان-کریستوف آورتون کارگردانی شد، نشان می‌دهد که دالیدا و آلن دلون در یک ماشین کابریوله در خیابان‌های پاریس سوار می‌شوند و با هم صحبت می‌کنند.

Dalida

معرفی «دالیدا»: خواننده «حرفِ… حرف»

Dalida خواننده و هنرپیشه‌ای فرانسوی بود که در سال ۱۹۳۳ در قاهره متولد شد. او با آهنگ‌های کاباره‌ای و شانسون شهرت جهانی پیدا کرد و بیش از ۱۷۰ میلیون نسخه از آثارش را به فروش رساند.

او در سال ۱۹۸۷ خودکشی کرد و جان خود را از دست داد.

دانلود آهنگ Paroles… paroles

24394 5 music photos

متن ترانه Paroles… paroles به دو زبان فارسی و فرانسه

عجیب است، نمی‌دانم که امشب چه بلایی دارد سرم می‌آید
انگار برای اولین بار به تو نگاه می‌کنم
همه‌اش کلمات………، فقط کلمات………، همان کلمات………
دیگر نمی‌دانم چگونه به تو بگویم
فقط و فقط کلمات
اما تو آن داستان عاشقانه‌ی زیبایی هستی که من هرگز از خواندنش دست نخواهم کشید

کلمات آسان، کلمات شکننده………. بیش از اندازه زیبا بودند
تو از دیروز و فردا هستی
بسیار بسیار زیبا
همیشه تنها حقیقت من
اما زمان رؤیاها به پایان رسیده است
خاطرات نیز وقتی آن‌ها را فراموش می‌کنیم محو و نابود می‌شوند
تو مانند بادی هستی که ویولن‌ها را به آواز می‌اندازد
و عطرِ گلِ رز را به دوردست‌ها می‌برد

کارامل، آب نبات و شکلات
بعضی وقت‌ها درکت نمی‌کنم
ممنون، نه برای من، اما می‌توانی آنها را به دیگری هدیه دهی
که عاشق باد و بوی گل رز است
من کلمات لطیف با پوششی از ملاحت را
روی دهانم می‌گذارم، اما هرگز روی قلبم آنها را قرار نخواهم داد

یک حرف دیگر
حرف، حرف و فقط حرف
به من گوش کن
حرف، حرف و فقط حرف
خواهش می‌کنم
حرف، حرف و فقط حرف
قسم می‌خورم
حرف…….، حرف…….، حرف…….، حرف……. و فقط حرف…….
و حرف‌های بیشتری که در باد می‌کاری

این سرنوشت من است که با تو صحبت کنم
با تو مثل دفعه اول حرف بزنم
همه‌اش کلمات………، فقط کلمات………، همان کلمات………
چقدر دلم می‌خواست که مرا درک کنی
فقط و فقط کلمات
که حداقل یک بار به من گوش کنی
کلمات جادویی، کلمات سیاست‌مدارانه‌ای که درست به نظر نمی‌رسند
تو رؤیای ممنوعه منی
بله، که خیلی اشتباه است
تنها عذاب و یگانه امیدم
وقتی شروع می‌کنی هیچ چیز متوقفت نمی‌کند
اگر می‌دانستی چقدر دلم کمی سکوت می‌خواهد
تو برای من تنها موسیقی‌ای هستی که ستاره‌ها را روی تپه‌های شنی به رقص وا می‌دارد

کارامل، آب نبات و شکلات
اگر قبلاً وجود نداشتی، تو را ابداع می‌کردم
ممنون، نه برای من، اما می‌توانی آنها را به دیگری هدیه دهی
کسی که ستاره‌های روی تپه‌های شنی را دوست دارد
من کلمات لطیف با پوششی از ملاحت را
روی دهانم می‌گذارم، اما هرگز روی قلبم آنها را قرار نخواهم داد

فقط یک کلمه، تنها یک حرف
حرف، حرف و فقط حرف
به من گوش کن
حرف، حرف و فقط حرف
خواهش می‌کنم
حرف، حرف و فقط حرف
قسم می‌خورم
حرف…….، حرف…….، حرف……. و فقط حرف…….
و حرف‌های بیشتری که در باد می‌کاری

چقدر زیبا هستی
حرف، حرف و فقط حرف
چقدر زیبا هستی
حرف، حرف و فقط حرف
چقدر زیبا هستی
حرف، حرف و فقط حرف
چقدر زیبا هستی
حرف…….، حرف…….، حرف…….، حرف……. و فقط حرف…….
و حرف‌های بیشتری که در باد می‌کاری

C’est étrange, je ne sais pas ce qui m’arrive ce soir
Je te regarde comme pour la première fois
Encore des mots toujours des mots, les mêmes mots
Je ne sais plus comment te dire
Rien que des mots
Mais tu es cette belle histoire d’amour que je ne cesserai jamais de lire

Des mots faciles, des mots fragiles c’était trop beau
Tu es d’hier et de demain
Bien trop beau
De toujours ma seule vérité
Mais c’est fini le temps des rêves
Les souvenirs se fanent aussi quand on les oublie
Tu es comme le vent qui fait chanter les violons
Et emporte au loin le parfum des roses

Caramels, bonbons et chocolats
Par moments, je ne te comprends pas
Merci, pas pour moi mais tu peux bien les offrir à une autre
Qui aime le vent et le parfum des roses
Moi les mots tendres enrobés de douceur
Se posent sur ma bouche, mais jamais sur mon coeur

Une parole encore
Paroles et paroles et paroles
Écoute-moi
Paroles et paroles et paroles
Je t’en prie
Paroles et paroles et paroles
Je te jure
Paroles et paroles et paroles et paroles et paroles
Et encore des paroles que tu sèmes au vent

Voilà mon destin, te parler
Te parler comme la première foi
Encore des mots toujours des mots, les mêmes mot
Comme j’aimerais que tu me comprenne
Rien que des mots
Que tu m’écoutes au moins une fois
Des mots magiques des mots tactiques qui sonnent faux
Tu es mon rêve défendu
Oui tellement faux
Mon seul tourment et mon unique espérance
Rien ne t’arrêtes quand tu commences
Si tu savais comme j’ai envie d’un peu de silence
Tu es pour moi la seule musique qui fait danser les étoiles sur les dunes

Caramels, bonbons et chocolats
Si tu n’existais pas déjà, je t’inventerais
Merci pas pour moi, mais tu peux bien les offrir à une autre
Qui aime les étoiles sur les dunes
Moi les mots tendres enrobés de douceur
Se posent sur ma bouche mais jamais sur mon coeur

Encore un mot, juste une parole
Paroles et paroles et paroles
Écoute-moi
Paroles et paroles et paroles
Je t’en prie
Paroles et paroles et paroles
Je te jure
Paroles et paroles et paroles et paroles
Et encore des paroles que tu sèmes au vent

Que tu es belle
Paroles et paroles et paroles
Que tu est belle
Paroles et paroles et paroles
Que tu es belle
Paroles et paroles et paroles
Que tu es belle
Paroles et paroles et paroles et paroles et paroles
Et encore des paroles que tu sèmes au vent

با گذرِ زمان (Avec le temps)

Avec le temps یعنی «با گذر زمان». این ترانه فرانسوی توسط خواننده و ترانه‌سرا لئو فره در سال ۱۹۷۰ ساخته و خوانده شد. این ترانه یک ترانه غمگین است که در آن فره از فروپاشی عشق و رابطه‌اش با همسرش می‌خواند. این ترانه یکی از مشهورترین و محبوب‌ترین آهنگ‌های فره است که در بسیاری از کشورها موفق شد و توسط خوانندگان مختلفی بازخوانی شد.

ویدیوی موسیقی آهنگ، که توسط تلویزیون سوئیسی ضبط شد، نشان می‌دهد که فره در یک استودیو خلوت و تاریک می‌خواند.

Léo Ferré

معرفی «لئو فره»: خواننده «با گذرِ زمان»

Léo Ferré شاعر، آهنگساز، خواننده و آنارشیست فرانسوی بود که از سال ۱۹۴۶ تا ۱۹۹۱ فعالیت موسیقایی داشت. او بیش از چهل آلبوم منتشر کرد و بیشتر متن‌های آهنگ‌هایش را خود نوشت. او آهنگ‌های موفقی را در دهه‌های شصت و هفتاد میلادی خلق کرد، مانند «با گذر زمان» (Avec le temps)، «این عالیه» (C’est extra)، «دختر زیبا» (Jolie Môme) و «پاریس شلوغ» (Paris canaille).

او همچنین موسیقی کلاسیک و سمفونیک را با شعر و موسیقی معاصر ترکیب کرد. او از اندیشه‌های آنارشیستی خود در آثارش استفاده کرد و به بی‌عدالتی و ستم اجتماعی انتقاد می‌کرد.

دانلود آهنگ Avec le temps

24394 5 music photos

متن ترانه Avec le temps به دو زبان فارسی و فرانسه

با گذرِ زمان
با گذرِ زمان همه چیز از بین می‌رود
ما چهره را فراموش می‌کنیم و صدا را از خاطر می‌بریم

قلب وقتی بیشتر می‌تپد
دیگر فایده‌ای ندارد که بیشتر جستجو کنیم
شما باید بگذارید که اتفاق بیفتد و این خیلی خوب است

با گذرِ زمان
با گذرِ زمان همه چیز از بین می‌رود
آن دیگری را که می‌پرستیدیم، که زیر باران دنبالش می‌گشتیم
دیگری را که در یک چرخشِ نگاه حدس می‌زدیم
بین کلمات، بین خطوط و زیر آرایش
از سوگند بزک‌کرده‌ای که می‌رود تا شب را سپری کند
با گذشت زمان همه چیز محو می‌شود

با گذرِ زمان
با گذرِ زمان همه چیز از بین می‌رود
حتی زیباترین خاطرات، آنجا، تو یکی از آن (بهترین) قیافه‌ها را داری
در پاساژ، پرتوهای مرگ را زیر و رو می‌کنم
عصر شنبه‌ها، زمانی که مهر و محبت به خودی خود از بین می‌رود

با گذرِ زمان
با گذرِ زمان همه چیز از بین می‌رود
دیگری که به خاطر سرماخوردگی باورش داشتیم، برای هیچ و پوچ
دیگری که به او باد و جواهرات می‌دادیم
برای کسی که به خاطرش روحمان را به چند سکه می‌فروختیم
در مقابلش، مثل سگ خودمان را از این طرف به آن طرف می‌کشاندیم
با گذشت زمان، همه چیز خوب خواهد شد

با گذرِ زمان
با گذرِ زمان همه چیز از بین می‌رود
احساسات را فراموش می‌کنیم و صداها را از یاد می‌بریم
صداهایی که کلمات مردمان فقیر را در گوشمان زمزمه می‌کند
خیلی دیروقت به خانه برنگرد، مخصوصاً (همچنین) سرما نخور

با گذرِ زمان
با گذرِ زمان همه چیز از بین می‌رود
و مانند یک اسب خسته، احساس رنگ‌پریدگی می‌کنیم
و در بسترِ حادثه احساس می‌کنیم یخ زده‌ایم
و احساس تنهایی می‌کنیم، اما احساس آرامش می‌کنیم
و بابت سال‌های تلف‌شده احساس فریب‌خوردگی می‌کنیم
پس واقعاً
با گذرِ زمان دیگر عاشق نیستیم

Avec le temps
Avec le temps, va, tout s’en va
On oublie le visage, et l’on oublie la voix

Le cœur, quand ça bat plus
C’est pas la peine d’aller chercher plus loin
Faut laisser faire, et c’est très bien

Avec le temps
Avec le temps, va, tout s’en va
L’autre qu’on adorait, qu’on cherchait sous la pluie
L’autre qu’on devinait au détour d’un regard
Entre les mots, entre les lignes et sous le fard
D’un serment maquillé qui s’en va faire sa nuit
Avec le temps, tout s’évanouit

Avec le temps
Avec le temps, va, tout s’en va
Même les plus chouettes souvenirs, ça, t’as une de ces gueules
À la galerie, j’farfouille dans les rayons d’la mort
Le samedi soir quand la tendresse s’en va toute seule

Avec le temps
Avec le temps, va, tout s’en va
L’autre à qui l’on croyait pour un rhume, pour un rien
L’autre à qui l’on donnait du vent et des bijoux
Pour qui l’on eût vendu son âme pour quelques sous
Devant quoi, l’on s’traînait comme traînent les chiens
Avec le temps, va, tout va bien

Avec le temps
Avec le temps, va, tout s’en va
On oublie les passions et l’on oublie les voix
Qui vous disaient tout bas les mots des pauvres gens
Ne rentre pas trop tard, surtout ne prends pas froid

Avec le temps
Avec le temps, va, tout s’en va
Et l’on se sent blanchi comme un cheval fourbu
Et l’on se sent glacé dans un lit de hasard
Et l’on se sent tout seul peut-être, mais peinard
Et l’on se sent floué par les années perdues
Alors vraiment
Avec le temps on n’aime plus

4.5 15 رای ها
امتیازدهی به مقاله

مقالات مرتبط دیگر

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

فهرست مطالب

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x