زندگی‌نامه من

اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۲ در مشهد و در محله نخریسی به‌دنیا آمدم. فرزند سوم و آخر خانواده بودم و قبل از من برادرم با فاصله ۵ سال و سپس خواهرم با فاصله ۲ونیم سال پیش از من متولد شدند. پدر و مادر من هر دو فرهنگی و استخدام آموزش و پرورش بودند.

تا حدود پایان سال پنجم دبستان در همان محله زندگی ‌کرده و سپس به محله بلوار امامت (آزادشهر) مشهد نقل مکان کردیم. در طی ۱۲ سال تحصیل ۷ مدرسه مختلف رفتم تا در نهایت در سال ۱۳۸۰ دیپلم متوسطه خود را در رشته ریاضی-فیزیک گرفتم. در دوران ابتدایی همیشه جزو بهترین شاگردان و نفرات اول بودم و سپس این رویه به سبب شیطنت و بازیگوشی زیاد من رو به افول گذاشت و سرانجام در راهنمایی و دبیرستان جزو شاگردان متوسط و کمی رو به بالا بودم.

hurry
worrying

در سال ۱۳۸۰ در کنکور سراسری رتبه حدود ۱۱هزار آوردم و در دانشگاه آزاد همان سال رشته معماری مشهد قبول شدم. اما به‌خاطر نداشتن علاقه به این رشته و مخصوصاً به‌خاطر هزینه بالای تحصیل از رفتن به دانشگاه آزاد صرف‌نظر کردم. سال بعد یعنی ۱۳۸۱ مجدد کنکور شرکت کردم و این‌بار علاوه بر ریاضی و فیزیک به اصرار پدرم در رشته زبان هم شرکت کردم. (سال ۸۱ اولین سالی بود که رشته زبان به‌طور مجزا کنکور برگزار کرد.) چرا که از نیمه‌های راهنمایی، کلاس زبان انگلیسی می‌رفتم و به نسبت همسالان خود از سطح بالایی از دانش زبان انگلیسی برخوردار بودم.

آن‌سال رتبه من در کنکور سراسری ریاضی حدود ۱۳هزار شد (چون از نیمه‌های دی ۸۰ عملا درس خواندن را رها کرده بودم) و در کنکور آزاد ریاضی رشته برق قدرت دانشگاه آزاد بیرجند قبول شدم. شب قبل آن‌روزی که قرار بود برای ثبت‌نام دانشگاه به همراه پدرم به بیرجند برویم تا نزدیک‌های صبح بیدار ماندم تا بتوانم با اینترنت بسیار کند دایال‌آپ نتایج کنکور زبان را ببینم. نزدیک‌های صبح و نهایتاً با سرچ اسم خود در گوگل متوجه شدم که در کنکور زبان همزمان هم در رشته زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه فردوسی مشهد و هم رشته زبان چینی در دانشگاه تهران قبول شده‌ام و نهایتاً بدون تردید دانشگاه فردوسی و رشته زبان فرانسه را انتخاب کردم؛ چرا که در همان سال‌ها با برخی نویسندگان و متفکرین فرانسه مانند کامو، سارتر و دیگران آشنا شده بودم و نسبت به زبان و ادبیات فرانسه احساس علاقه و کنجکاوی داشتم.

از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۵ کارشناسی خود را در رشته زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه فردوسی مشهد گذراندم و پس از آن در سال ۱۳۸۵ حائز رتبه ۱۸ در کنکور کارشناسی ارشد شدم و برای ادامه تحصیل به دانشگاه شهید بهشتی تهران آمدم. در سال ۱۳۸۸ فوق‌لیسانس خود را با انجام پایان‌نامه‌ای بر روی یکی از آثار ادبی و فراموش‌شده سارتر اخذ کردم. پایان‌نامه من « راه‌هایی به‌سوی آزادی: بررسی مفهوم آزادی در مجموعه چندجلدی راه‌های آزادی ژان-پل سارتر» بود که با نمره «عالی» از آن دفاع کردم. در پایان سال ۸۸ با یکی از هم‌دانشکده‌ای-هم‌رشته‌ای ها ازدواج کردم و تیرماه سال ۱۳۸۹ به سربازی رفتم که تا پایان آبان ۹۰ به‌طول انجامید.

از نیمه‌های سال ۱۳۸۷ به شهر خود مشهد برگشتم و مشغول به تدریس زبان فرانسه در «کالج دانشگاه فردوسی» شدم که بعدترها به‌علت خصوصی‌شدن به «کالج زبان آذران» تغییرنام داد. پیش از آن هم سابقه تدریس خصوصی و عمومی به‌طور جسته و گریخته داشتم. هم‌زمان با خدمت سربازی عصرها در کالج تدریس می‌کردم و در سال ۱۳۹۰ سوپروایزر بخش زبان فرانسه کالج آذران شدم. 

در مؤسسات دیگری مانند «دی‌سیستم» و … هم کلاس‌هایی داشتم اما تمرکز اصلی من کالج آذران بود که بزرگترین مؤسسه زبان فرانسه در مشهد آن‌روز شناخته ‌می‌شد و زبان‌آموزانی پرتعدادتر از دانشجویان زبان فرانسه دانشگاه فردوسی مشهد داشت. 

present box
20230401 201712 scaled
mocking

در سال ۱۳۹۳ به تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، دپارتمان زبان و ادبیات فرانسه دعوت شدم و پس از تدریس یک ترم احساس کردم که دانشگاه می‌تواند محیطی مناسب برای کار و تحقیق برایم باشد. زیرا که تدریس در مؤسسات امنیت مالی نداشت و عملاً نمی‌توانستم زمانی برای تحقیق و مطالعه داشته باشم. اما از طرفی امنیت مالی نسبی برای اعضای هیئت‌علمی دانشگاه است که شرط لازم آن داشتن مدرک دکترای تخصصی بود. بنابراین در پایان سال ۹۳ برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری برای دانشگاهی در شهر گرونوبل فرانسه و در رشته «علوم زبان» (science du langage) پروپوزالی ارائه دادم که منجر به اخذ پذیرش از این دانشگاه شد؛ ولی به‌خاطر مشکل ویزای همسرم اجباراً یک ترم مرخصی گرفتم.

همزمان در همان سال، در کنکور دکترای تخصصی زبان و ادبیات فرانسه در ایران شرکت کردم اما پس از یک هفته مطالعه برای کنکور از ادامه دادن آن بنا به دلایلی صرف‌نظر کردم.

به‌یاد دارم که روز قبل از کنکور دکتری به ناگاه یاد آن افتادم و فردای آن‌روز بدون آمادگی در جلسه کنکور شرکت کردم. وقتی پس از کنکور به خانه برگشتم همسرم تعجب کرده بود که تا آخر جلسه نشسته‌ام و به سؤالات پاسخ داده‌ام و از این خوش‌خیالی و به قول او اعتماد به‌ نفس زیاد من خنده‌اش گرفته بود. موقع اعلام نتایج هم فراموش کرده بودم که پیگیر آن باشم، چون نه تلاشی کرده بودم و نه واقعاً امیدی داشتم. بعد از گفتگو با یک دوست که در کنکور شرکت کرده بود و از شرکت کردن من هم اطلاع داشت متوجه شدم که نتایج اولیه اعلام شده است و افراد برگزیده باید برای مصاحبه دانشگاه‌ها آماده شوند. بعد از نگاه کردن در سایت سازمان سنجش، با حیرت فراوان متوجه شدم که رتبه ۲ کشوری و رتبه اول دانشگاه شهید بهشتی شده‌ام!

از آن‌جایی‌که همچنان مشکل ویزای همسرم برای رفتن به فرانسه رفع نشده بود و کسب کردن نتیجه درخشان در کنکور دکترای داخلی، کم‌کم مرا به این صرافت انداخت که در ایران به ادامه تحصیل مشغول شوم. در نتیجه از مهرماه سال ۱۳۹۴ رسماً دانشجوی دکترای تخصصی زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه شهید بهشتی تهران شدم و مجدد در کلاس همان اساتیدی شرکت کردم که از سال ۱۳۸۵ می‌شناختم‌شان.

برای ادامه تحصیل دکتری، تابستان ۹۴ به تهران و موطن همسرم نقل‌مکان کردیم و از همان سال مشغول به تدریس در مؤسسات زبان مانند «علامه قطب راوندی» و تحقیق و گردآوری در انتشارات «کلید موفقیت» شدم. بنا به دلایل اقتصادی و معیشتی و همچنین به‌واسطه رشد یک‌دفعه‌ای صنعت گردشگری و تقاضای بالای نیروی کار در این صنعت، وارد این حرفه هم شدم و پس از اخذ کارت تورلیدری فرهنگی به زبان فرانسه مشغول به برگزاری تورهای ایران‌گردی متعددی برای آژانس‌های مختلف گردشگری ایرانی و فرانسوی شدم. 

از دیگر سو و از ابتدای سال ۱۳۹۶ هم به‌طور رسمی مشغول به تدریس و سوپروایزری دپارتمان زبان فرانسه در مؤسسه «جهانسرای برنا» شدم که چندماه بعد به سمت مدیر کل آموزش مؤسسه ارتقا پیدا کردم که در آن زبان‌های فرانسه، انگلیسی، ایتالیایی، روسی، اسپانیایی و آلمانی تدریس می‌شد. 

thinking
win

در اردیبهشت سال ۹۶ دخترم «آنیتا» به دنیا آمد و در آبان ۱۳۹۷ پدرم به‌خاطر ابتلا به سرطان معده چشم از جهان فرو بست که این ضایعه ناگهانی دوره‌ به نسبت شدیدی از افسردگی را برایم به‌همراه داشت: چرا که تازه شهریور همان سال متوجه این بیماری شدیم و هنوز درگیر هضم این مسئله بودیم که کمتر از دو ماه بعدتر او را از دست دادیم.

در پایان سال ۱۳۹۸ و با اعلام رسمی همه‌گیری کرونا کلیه کلاس‌های مؤسسه به آنلاین تبدیل شد که این موضوع باعث ریزش بسیار شدید زبان‌آموزان گردید. تا نیمه تابستان ۱۳۹۹ به‌صورت عموماً ازراه‌دور و آنلاین با مؤسسه همکاری داشتم تا بالاخره با تعطیلی مجموعه با آن‌ها قطع همکاری کردم و تدریس را همچنان به‌صورت آنلاین و فریلنسر تا به الان ادامه داده‌ام.

در شهریور ۱۴۰۰ موفق به دفاع از رساله دکترای تخصصی (PhD) خود با عنوان «گونه‌شناسی متن و آموزش متون روایی: برای دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه‌های ایران» با نمره «بسیارخوب» شدم و در دی‌ماه همان سال به صورت استاد مدعو در دانشکده ادبیات دانشگاه شهید بهشتی مشغول به تدریس شدم که تا به الان این همکاری ادامه داشته است.

تابستان ۱۴۰۱ در آزمون مترجمی رسمی قوه قضائیه شرکت کردم و پس از قبولی در آزمون کتبی و سپس شفاهی، در شهریور ۱۴۰۳ موفق به دریافت پروانه مترجمی رسمی زبان فرانسه قوه قضائیه با شماره ۱۴۵۱ شدم که از طریق سامانه سنام (سامانه نرم‌افزاری امور مترجمان رسمی) قابل مشاهده است.